تکنیک های هدف گذاری+ فرم پی دی اف
تکنیک های هدف گذاری
چند سال پیش بود که وقتی میخواستیم ماشینمان را عوض کنیم با همسرم مشورت کردم و از آنجا که به کارخانه ماشینسازی رنو علاقه مند بودم، تصمیم گرفتیم که بهترین ماشین آن کارخانه را که در ایران عرضه میشد و آن زمان مِگان بود را بخریم.
درست از شبی که تصمیم گرفتیم آن را بخریم هرجا که میرفتیم آنرا میدیدیم، به قدری مِگان میدیدیم که همسرم به شوخی میگفت: از پراید هم در دسترس تر و فراوانتر است.
اما اینطور نبود. این قانون راز یا تمرکز است.
در ادامه این مقاله با قانون راز و تکنیک های هدف گذاری آشنا خواهیم شد.
-
قانون راز
برای اینکه این مسئله را بهتر درک کنید، همین الان از شما میخواهم به مدت ۳۰ ثانیه به تمام چیزهای سفید اتاق یا محیطی که هماکنون در آن قرار دارید، توجه کنید و سعی کنید که آنها را به خاطر بسپارید.
لطفاً بعد از خواندن سؤالی که در پایین میآورم، چشمان خود را ببندید و به سؤال با چشمان بسته پاسخ دهید و بعد از پاسخ جهت ارزیابی پاسختان چشمتان را باز کنید.
اما سؤال:
سعی کنید تمام چیزهای آبی در محیطتان را به یاد آورید و نام ببرید.
حتماً کار سختی بود، چون در ابتدا از شما خواسته بودم به دقت وسایل سفید را ببینید و به خاطر بسپارید و بعد خواستم که با چشم بسته وسایل آبیرنگ را نام ببرید.
تمرکز شما به رنگ سفید بود و برای شمارش آنها مشکلی نداشتید. این قانون تمرکز است.
وقتی تصمیم به ایجاد عادتی داریم و یا برای هدف گذاری. باید از این قانون در ایجاد عادت بهره ببریم. دقیقاً باید بدانیم که چه میخواهیم و مقصد ما کجاست.
مثلاً تصمیم من این است که تا شش ماه آینده ۲۰کیلوگرم وزنم کم شود. میخواهم روزی ۳۰ دقیقه هر روز صبح قبل از رفتن به سرکار یا مدرسه پیادهروی کنم. باید ظرف یک سال خانهام را از ۵۰ متری به یک آپارتمان ۸۰متری تبدیل کنم. وقتی تمام تمرکزتان به آن هدف باشد بعد از مدتی گمان میکنید تمام زمین و زمان دست به دست شدهاند تا شما به هدفتان برسید.
-
چرا به هدف نمیرسیم؟
پل جی مایر فقید یکی از مدرسان بزرگ حوزه موفقیت در جهان بود. میگوید: اگر به پیشرفتی که خواهان آن بودید و تواناییاش را داشتید نرسیدید، علت آن است که اهدافتان را به روشنی تعریف نکردهاید.
او در جای دیگری میگوید: هر آنچه را که شما به وضوح تصور میکنید، مشتاقانه آرزو میکنید، خالصانه به آن اعتقاد دارید و با شور و اشتیاق براساس آن عمل میکنید… بهناچار باید اتفاق بیفتد.
-
هدف گذاری از نگاه دانشگاه هاروارد
آقای مک کورماک (mark McCormack) تحقیقی را که دانشگاه هاروارد طی سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹ انجام داده را اینگونه گزارش میکند:
از دانشجویانی که در این تحقیق شرکت کرده بودند، پرسیده شد:
آیا هدف و برنامه دقیقی برای آینده خود مشخص کرده اید؟ هدف گذاری؟
پاسخها این بود:
– سه درصد، هم هدفشان را مشخص کرده بودند و هم برای رسیدن به هدفشانبرنامه دقیقی داشتند.
– ۱۳درصد هدف مشخصی داشتند، اما برنامه دقیقی برای رسیدن به هدفشان مشخص نکرده بودند.
-۸۴ درصد نه هدفی مشخصی داشتند و طبیعتاً نه برنامهای برای رسیدن به آن.
-
۱۰ سال بعد
۱۰ سال بعد، از همان دانشجویان تحقیقی به عمل آمد که مشخص شود در چه شرایطی قرار دارند:
آن دسته ۱۳درصدی که هدف داشتند، اما برنامه دقیقی نداشتند، درآمد قابل قبولی داشتند و به طور میانگین دو برابر آن ۸۴ درصد که نه هدف داشتند و نه برنامه،درآمد داشتند.
اما وضعیت آن سه درصدی که تکنیک های هدف گذاری بلد بودند یعنی هم هم هدف مشخصی داشتند و هم برنامه دقیقی برای رسیدن به آن، کاملاً متفاوت بود. آنها به طور میانگین درآمدشان ۱۰ برابر تمام همکلاسیهایشان بود.
-
تکنیک های هدف گذاری در زندگی روزمره
برای هر کاری باید هدف داشت. هدف گذاری منحصر در آرزوهای دور و دراز ما نیست.
اگر میخواهیم۱۵کیلوگرم از وزنمان را کم کنیم، این یک هدف برای ایجاد عاداتی جدید در سبک زندگی شخصی ماست.
میخواهیم دانش تخصصی خود را با مطالعه ارتقادهیم، پس هدف ما ایجاد عادت مطالعه جدید است.
باید مشخص کنیم که میخواهیم دقیقاً چه کنیم؟ چه عادتی را میخواهیم جایگزین چه عادتی کنیم؟ باید هدفمان را با ویژگیهایی که خواهیم گفت مشخص کنیم و برای ایجاد آن یک برنامه مشخص ترسیم کنیم.
-
میز مربافروشی
تحقیقی در یکی از فروشگاههای مواد غذایی انجام شد. روزی روی یک میز شش نوع متفاوت از مرباهای وارداتی چیده بودند تا مردم از آنها بچشند و خرید کنند و روز دیگر ۲۴ نوع مربا روی میز چیدند تا مردم اول بچشند و بعد از انتخاب خرید کنند.
همانطور که میشود حدس زد، روزی که ۲۴ مربا روی میز بود، تعداد بیشتری از مشتریان را به خود جذب کرد. اما نتایج خرید شگفتانگیز بود:
روزی که تنها شش مربا روی میز قرار داشت، ۱۰ برابر فروش بیشتر بود.
-
فلج تصمیم در هدف گذاری
تعداد گزینه ها، یا حتی ابهام، منجر به اتفاقی میشود که از آن به فلج تصمیم گیری یاد میکنند.
تعدد هدف گذاری را مختل می کند.
وقتی مسیر مشخص نیست، مغز نمیتواند تصمیم درستی بگیرد.
دهها هدف کلی و غیردقیق داشتن شانس رسیدن به آنها را کاهش میدهد.
-
روز دختر
روز دختر سال ۹۵به همراه دخترم که به تازگی وارد ۱۰سالگی شده بود، به پاساژ پالادیوم تهران رفتیم، طبقه چهارم آنجا یک اسباببازیفروشی بزرگی افتتاح شده بود که گفتیم برای خرید هدیه به انتخاب خودش و البته بدون دخالت من و مادرش به آنجا برویم.
همسرم که میدانست احتمالاً زمان زیادی را آنجا خواهیم گذراند، به ما گفت که از طبقه پایین خرید میکند و به ما ملحق میشود.
بعد از گذشت حدود نیمساعت چرخیدن در اسباببازیفروشی، از آنجا خارج شدیم.همسرم که خریدش را انجام داده بود به ما ملحق شد، اما از اینکه هیچ خریدی نکرده بودیم، متعجب شد.
به علت تنوع بسیار بالا، دخترم نتوانسته بود چیزی که میخواهد را انتخاب کند. مطمئن بودم اگر من با هرکدام از آن عروسکها یا اسباببازیهایی که در آنجا قرار داشت به خانه
میآمدم، او خوشحال میشد، اما در این شرایط خودش نتوانست تصمیم بگیرد.
البته دقایقی بعد، از من راهنمایی خواست و من با تعریف جریان فلج تصمیمگیری موفق شدم او را قانع کنم که از مغاره دیگری کادویی از طرف ما برای خودش بخرد.
-
واکنش مغز،هنگام فلج تصمیم
میدانیم اوضاعمان خوب نیست. چاق شدهایم، از سیگار خستهایم، بوی بدش همه را از ما فراری داده است. مقدار زیادی مقروضیم و… . اما باید چه کار کرد؟ میدانیم باید تغییر کنیم و زندگی را سروسامان دهیم، ولی نمیدانیم چرا نمیتوانیم تغییر کنیم؟
وقتی مسیر متعدد و مبهم میشود، واکنش هر سه مغز را میشود حدس زد:
مغز قدیم: هیچ فایدهای برای زنده ماندن تو ندارد. پس: حفظ شرایط موجود.
مغز احساسی:اصلاً این تعدد و تصمیمگیری برایم جذاب نیست. پس: حفظ شرایط موجود.
مغز منطقی: دوست دارم برای تغییر شرایط تصمیمی بگیرم، ولی اینقدر شرایط مبهم است که حتم دارم خیلی انرژی میبَرَد. پس: حفظ شرایط موجود و عدم تغییر.
باید به شکل کاملاً حرفهای و صحیح هدفگذاری کنیم، تا هرسه مغز تکلیفشان برای تغییر یا ایجاد عادت جدید مشخص باشد.
-
تکنیکهای هدف گذاری
روشهای زیادی برای هدفگذاری صحیح ارائه شده است.
در اینجا ویژگیهایی که به نظر من نیاز ضروری هر هدف است را برای شما بیان میکنم.کتاب هدفها از برایان تریسی در این زمینه میتواند کمک خوبی برای شما باشد.
-
مکتوب باشد
برایان تریسی نویسنده کتاب «هدفها» و نیز کتاب «قورباغهات را قورت بده»میگوید: هدفی که روی کاغذ نوشته نشده باشد، خیال محض است.
برای هدف گذاری اولین قدم مکتوب کردن است.
توجیهاتی مثل اینکه: هدفم برای خودم و در ذهنم کاملاً مشخص است، قابل قبول نیست.
حتماً باید مکتوب بشود. در واقع همین ننوشتن هدف هم مکانیزم مغز برای حفظ شرایط موجود است. همینکه اهداف را بنویسیم، مغز به احتمال بسیار زیاد باید برای رسیدن به هدف تلاش میکند.
مینویسیم که: هدف من کاهش ۳۰ کیلوگرم از اضافه وزنم است. روزی ۳۰ دقیقه باید مطالعه مفید داشته باشم و… .
-
قابل اندازه گیری
«میخواهم کتابخوان شوم»، «به نامزدم خودم را اثبات میکنم» یا «دوست دارم لاغر شوم» هیچکدام توصیف مناسبی برای هدف ما نیست.
باید بگوییم: «هرروز ۳۰ دقیقه مطالعه خواهم کرد»، «با ترک سیگار خودم را به نامزدم ثابت میکنم»، یا «باید ۲۰کیلوگرم از وزنم را کاهش دهم».
-
حساسیت زمانی
یک چک بانکی حتی اگر امضا و مبلغ هم داشته باشد، اما روی تاریخش خط خورده باشد بازهم قابل پرداخت نیست.
باید دقیق بدانیم تغییر یا ایجاد عادت جدید از چهوقت شروع خواهد شد، یا تا کجا ادامه خواهد داشت.از همین امروز، روزی ۳۰ دقیقه مطالعه خواهم کرد یا تا ۱۰ ماه آینده ۳۰کیلوگرم از وزنم را کاهش خواهم داد.
-
قانون پارکینسون
قانون پارکینسون میگوید: هر کاری به اندازهای طول میکشد که برایش وقت کنار گذاشتهایم.
برای همین است که گاهی شروع به یک رژیم غذایی میکنیم، اما دو سال میگذرد و هنوز تغییری که مدنظرمان بوده، اتفاق نیفتاده است.
-
دستیافتنی
مثلاً کاهش ۵۰کیلوگرم وزن در سه ماه هرچند غیرممکن نیست، اما بسیار سخت و دور از ذهن است.
همان مثالهای بالا برای دستیافتنی بودن هم مثالهای مناسبی است.
- ایست؛لطفاً توقف کنید
حالا وقت آن است که در فرم زیر اهدافی که در تغییر یا ایجاد عادتی داریم را ثبت و از بابت هر چهار ویژگی بررسیشان کنیم.
ارزش آن را دارد که خواندن کتاب را متوقف کنید و به بررسی دقیق اهدافتان در ایجاد یک عادت یا رویه جدید بپردازید.
برای دانلود فرم تعیین هدف میتوانید اینجا کلیک کنید.
ممنونم که ما را دنبال می کنید اثر بخش و پیروز باشید.
دیدگاهتان را بنویسید