تغییر عادت – بیان مشکل اصلی تغییر عادت + راهکارهای عملی
فهرست مطالبی که در این بخش می خوانید:
Toggleمشکل اصلی تغییر عادت چیست؟
آیا می دانید مشکل اصلی تغییر عادت قدیمی چیست؟
آیا تا به حال شده است بخاطر وسوسه خوردن چیز برگز توصیه ی پزشکتان را برای صرفنظر کردن از غذاهای چرب و پرکالری نادیده بگیرید؟
آیا اتفاق افتاده که ساعت ۶ صبح صدای زنگ ساعت شماطه دار گوش عالم را کند. میدانید که حتما کار داشتید که آنموقع ساعت را تنظیم کردید. ولی خوب با یک راه حل ساده آرام زدید روی سرش و به خواب ادامه دادید.
آیا تا کنون با کسانی روبرو شده اید که علرغم داشتن دیابت بالا، بازهم رعایت نمیکنند. و دور از چشم نزدیکانش بستنی میخورند.
دوست عزیزی دارم که علرغم اینکه عمل باز قلب انجام داده است و کشیدن سیگار برایش مضر است.
اما باز هم یواشکی در مسیر رفت و برگشت به محل کارش سیگار میکشد.
در عوض برای نفهمیدن همسرش از ادکلنها و آدامسهای مخصوص و گران قیمت استفاده میکند. تا متوجه بوی سیگار او نشوند…..
اگر از این دست اتفاقات برای شما هم مثل من افتاده است. یا دست کم در بین اطرافیانتان آن را مشاهده کرده اید این مقاله برای شما نوشته شده است.
توصیه میکنم برای کمک به خود و یا اطرافیانتان حتما آنرا بخوانید.
شناخت بخش احساسی و منطقی مغز :
مغز ما از دو بخش متفاوت تشکیل شده است.
بخش احساسی در تغییر عادت
بخش اول بخش احساسی مغز است. وظایفی از قبیل درد و لذت بر عهده این بخش است.
تنبلی، بی حوصلگی دنبال پاداشهای سریع بودن، علاقه به بستنی و فست فود و مسائل اینچنینی نیز در این بخش قرار دارد.
درست فهمیدید اکثر مشکلات بالا براى تغییر عادت ناشی از عملکرد این بخش است.
البته همیشه این بخش بد نیست. مثلا به این کارها نگاه کنید: عشق، مهربانی، وفاداری، مراقبت از فرزند، از خودگذشتگی و… از کارهای این بخش است.
بخش منطقی در تغییر عادت
بخش دوم مغز ما بخش منطقی است. این بخش است که اراده دارد و تحلیل میکند. همآن نیرویی است که وقتی ساعت ۶ صبح ما زنگ میزند به فرمان میدهد که برخیزیم.
تنبلی را رها کنیم، حتما دلیلی داشته که ساعت را این موقع تنظیم کردیم.
همان نیرویی است که وقتی بخش احساسی ما میگوید همین الان از این ساندویچی برایم یک چیزبرگر با یک لیوان نوشابه بگیر به ما میگوید اگر نیم ساعت صبر کنی میرسی خانه و میتوانی عدس پلویی را که همسرت درست کرده با یک لیوان دوغ بخوری.
این بخش از مغز اصلى ترین سلاح ما براى تغییر عادت است.
هردو بخش مغز ما وظیفه فرماندهی کل بدن را در حیطه خود به عهده دارند. بصورت مختصر متوجه ی اختلافشان با هم نیز شدیم.
ولی از مسائل مشترک هردو مغز این است که : مایلند از کمترین میزان مصرف انرژی برای انجام وظایفشان استفاده کنند. بنابراین علاقه زیادی به حفظ منابع انرژی دارد.
وظیفه اصلی هر دوبخش مغز و مشکل اصلی تغییر عادت :
شاید دانستن این نکته که وظیفه اصلی مغز حفظ شرایط موجود است کمی به ما کمک کند تا متوجه شویم مغز با هر نوع کار جدیدی مخالف است.
براى تغییر عادت به هماهنگى تمام بخش هاى مغز نیاز داریم.
خیلی اوقات اتفاق می افتد که میخواهیم کاری را شروع کنیم مثلا روزانه نیم ساعتی پیاده روی کنیم. اما یک ندایی از درون به ما میگوید اصلا و ابدا من همینجا جایم خوب است.
این ندای مغز احساسی ماست که به این سادگیها تن به کار جدید نمیدهد.
مغز منطقی هم اگر چه مایل به این پیاده روی است اما وقتی سر سختی مغز احساسی را میبیند تسلیم میشود.
می گوید: راضی کردن او کار سختی است. انرژی زیادی میبرد و من با انرژی زیاد در کارها مخالفم.
و البته اگر کار جدیدی را وادار شود که چندین بار انجام دهد سعی میکند آنرا به بخش عادت منتقل کند، تا انرژی کمتری مصرف نماید.
مکانیزم مغز برای ایجاد عادت
مرکز جمجمه جایی به اندازه یک توپ پینگ پنگ محل عقده های پایه قرار دارد. جایی که عادتهای ارادی ما در آن قرار میگیرد.
وقتی کار جدیدی را بطور مرتب انجام میدهیم مغز برای صرف انرژی کمتر آنرا به آن بخش منتقل میکند. تا تقریبا به شکل خودکار انجامش دهد.
نورونهای عصبی وظیفه ی انتقال دستورات را به عهده دارند اگر برای بار اول باشد که کاری را انجام می دهیم، مسلم است که کار آسانی پیش روی ما قرار ندارد. درست مثل اینکه میخواهیم در مسیر سنگلاخی رانندگی کنیم.
بار اول که در مسیر قرار میگیریم چون جاده را نمیشناسیم بارها به چاله میفتیم سنگ های بزرگ زیر لاستیک می روند.
گاهی حتی مسیر را اشتباه میرویم و مجبور به بازگشت میشویم. اما روز دوم شناختی از مسیر پیدا کرده ایم. حتی از جای کم رنگ لاستیکهایمان که از دیروز ایجاد شده نیز متوجه مسیر میشویم.
رانندگی کمی راحت تر میشود و همینطور هر روز شما کار ساده تری را پیش رو خواهید داشت.
چرا که هم مسیر در ذهنتان هست و هم جای لاستیکها آنقدر پررنگ شده که از راه بسیار دور هم قابل روئیتند. تا اینکه دیگر این مسیر سنگلاخی برای شما وحشت آفرین و به راحتی از آن عبور میکنید.
نورونهاى عصبى و مسیر عصبى جدید
نورونهای عصبی نیز اینگونه اند. وقتی کار جدیدی را شروع میکنید نورونهای عصبی کار مشکلی پیش رو دارند.
مسیر ناهموار و ناآشناست انرژی زیادی میبرد تا بتوانیم آنرا به سرانجام برسانیم.
ولی مسیر کم رنگی ایجاد میشود که میگوید دفعه بعد هم از این مسیر بیا ولی آنقدر پررنگ نیست.
جای لاستیکهای نورونها دور قابل مشاهده نیست. روز بعد کمی پررنگ تر و هر روز پررنگ تر از دیروز تا اینکه مسیر کاملا توسط نورونهای مغزی پررنگ و هموار میشود.
وقتی اینطور شد میتوانیم بگوئیم عادت در ما ایجاد شده است.
در مقاله عادت چیست مفصل آنرا تشریح کردیم.
این مسیر به بخش عقده های پایه منتقل می شود. تا از این به بعد انرژی کمتری برای انجام آن کار از دست دهیم.
اما یادمان باشد اگر برای مدت طولانی از مسیر ایجادشده استفاده نکنیم به تدریج مسیر نورونها کم رنگ خواهد شد.
درست مثل آن مسیر سنگلاخی که اگر مدتها از آن عبور نکنید وقتی دوباره مراجعه میکنید میبینید که ظاهرا باران جای فرورفتگی لاستیکها را از بین برده.
شما دوباره با مسیر بیگانه شده اید. هرچند نه به بیگانگی روز اول، ولی دوباره نیاز به بازسازی مسیر دارید.
به این انعطاف مغز برای ایجاد تغییرات جدید برای پذیرش اطلاعات و ایجاد عادت دانشمندان «نوروپلاستیسیته» گویند.
ساعت شماطه دار کلاکی و تغییر عادت
دانشجوی جوانی در ماسوچوست آمریکا با تشخیص همین مشکل در بین مردم توانست یک اختراع و کسبوکار حسابی برای خود ایجاد کند.
ایده «ساعت شماطهدار کلاکی» خیلی زود علیرغم تبلیغات محدود به تولید و فروش انبوه رسید.
یک ایده فوق العاده براى تغییر عادت پرخوابى بود.
این یک ساعت شماطهدار معمولی نیست. صبح هنگامیکه زنگ میخورد از بالای میز به پائین میافتد و شروع به غلطیدن میکند.
برای قطع کردنش باید دور اتاق بدوید و وقتی به خود میآیید درحالیست که دارید میخزید
و بالاخره آن را یکجایی جلوی در خروجی اتاق به دام میاندازید و قطعش میکنید.
اگر کسی شیطنت کند و این تعقیب و گریز را فیلمبرداری کند شاید بهاندازه یک آیتم از سریالهای طنز مهران مدیری جذاب و خندهدار باشد.
اما بالاخره اتفاقی که میافتد این است:
این ساعت به کمک بخش منطقی مغز من و شما میآید تا بر نیمه احساسی غلبه کنیم.
فروش ۳۵ هزار عددی این ساعت در دو سال آنهم باقیمت ۵۰ دلار (حدود ۲۰۰ هزارتومانی) نشان از گرفتاری اغلب انسانها در دام نیمه احساسی مغز دارد.
بهترین راهکار عملی برای حل مشکل اصلی تغییر عادت
ایجاد هماهنگی بین هر دو بخش احساسی و منطقی مغز بهترین راهکار عملی برای تغییر عادت یا ایجاد عادت است.
توجه به این نکته که هر دو بخش مغز ما علاقه ای به مصرف انرژی زیاد ندارند می تواند به ما کمک کند تا بفهمیم:
هر وقت برای شروع عادتی جدید مغز ما دستور توقف داد باید حرکت را ادامه دهیم.
صبر و توقف باعث همکاری با بخش صرفه جوی مغز است و ما هرگز آنرا نمی خواهیم.
باید به مغز احساسی انگیزه کافی دهیم. باید مغز منطقی را هم یاری و چابک کنیم. تا بتواند مغز احساسی را متقاعد کند.
بزودی در مقاله ای بهترین راهکارهای انگیزه بخشی به مغز احساسی و تقویت مغز منطقی را ارائه خواهم کرد.
دیدگاهتان را بنویسید